این هم آخرین مقاله امسال است، به پایان سال رسیدم و فردا اولین روز از سال جدید است، کم یا زیاد، مطمئنا موفقیت هایی به دست آوردهاید و الان لازم است، یک جمعبندی کنید تا آنها را تبدیل به یک موفقیت پایدار و دائمی کنید.
موفقیت پایدار و دائمی
روش حسابدارها خیلی جالب است، آنها وقتی به انتهای سال میرسند، درآمدهایی که در طول یک سال به دست آمده و هزینههایی که پرداخت شده و احتمالی را، همه را محاسبه کرده و در نهایت گزارشی از عملکرد یک سالشان تهیه میکنند، این گزارشهای آخر سال موارد خوبی را به آنها نشان میدهد، اینکه شرکتشان چه پیشرفتهایی در طول یک سال داشته، چه پسرفتهایی داشته و حتی متناسب با این گزارشها، تصمیماتی برای سال بعد گرفته میشود که روند و اوضاع را بهتر کنند.
اینطور تمام عملکردشان از بدو تشکیل شرکت تا کنون به صورت تجمعی در گزارشها مشخص میشود.
ادامه مطلب...
در یکی از مقالات راجع به هدفگذاری از دیدگاه «بخش منطقی» صحبت کردیم، در این مقاله میخواهیم به هدفگذاری از دیدگاه «بخش احساسی» بپردازیم. مقاله قبلی با عنوان «ویژگیهای یک هدف خوب – هدف SMART»
به اینجا رسیدم که مغز ما دارای دو نیمکره است، نیمکرهی چپ و نیمکرهی راست که هر کدام دارای قابلیتها و وظایف مخصوص به خود میباشد، نیمکرهی چپ بیشتر کارهای تحلیلی، منطقی، محاسباتی، آنالیز و تجزیهوتحلیل را بر عهده دارد و مانند یک استاد ریاضی است و نیمکرهی راست بیشتر با کارهایی که خلاقانه، تخیل، هنر، تصاویر و از این قبیل ارتباط دارد و میتوان آن را مانند یک هنرمند در نظر گرفت.
روانشناسان معتقدند این دو سامانه یا همان دو نیم کره مستقل از هم ولی به طور همزمان با هم کار میکنند. یک بخش را «نیمهی احساسی» مینامند، این بخشِ غریزی شما است و درد و لذت را حس میکند. بخش دیگر «نیمهی منطقی» است که آن را سامانه خودآگاه نیز مینامند که اراده دارد، تحلیل میکند و آیندهنگر است. این دو سامانه با اینکه در کنار هم کار میکنند اما با هم در کشمکش هستند و این کشمکش میان «بخش منطقی» و «بخش احساسی» توسط آقای جاناتان هاید استاد دانشگاه در کتابش با عنوان فرضیه خوشبختی به زیبایی توصیف شده است.
مطمئنا شما هم خواسته هایی داشته اید و برای رسیدن به آن کارهایی از جمله هدف گذاری، برنامه ریزی، تلاش برای موفقیت و غیره انجام داده اید. اما ممکن است با همه این کارها نتیجه ای که می خواستید را نگرفته باشید.
در آموزش های قبلی تا حدودی به این مسائل پرداخته ایم ولی این بار می خواهیم به مبحث تلاش بپردازیم و به این سوال جواب دهیم که چرا گاهی تلاش برای موفقیت و هدف جواب نمی دهد و در ادامه به 3 دلیل مهم می پردازیم که باعث می شود تلاش های ما اثربخش نباشد و جواب ندهد که اگر آنها را بشناسید و رفعشان کنید، تلاش هایتان به نتیجه های خوب منجر می شود.